بسم الله الرحمن الرحیم
آخرین جمعۀ پاییزی بنده هم به نوشتن کارنامه عملکرد آذر ماه دخترانم گذشت....

بزرگ ترین مشکلم با این سیستم توصیفی این است که باید دانش آموزان را از همه نظر قضاوت کنم و این کار بارِ روانی زیادی برایم دارد. مدام با خودم کلنجار میروم که آیا کامل همه شرایط دانش آموز را در نظر داشتم، نکند یک وقت دچار فراموشی و اشتباه بشوم و راهکار درستی ارائه ندهم. استرس زیادی برای این موضوع تحمل میکنم. هرچند که سعی میکنم با عبارات مثبت خودم را آرام کنم. اما تا روزی که این کارنامه ها به دست اولیاء برسد من جان به سر میشوم.
پ.ن: حالا به همه این ها اضافه کنید که باید به شکل مکتوب پیشنهادهایم در مورد پیک نوروزی را نیز به مدیر تحویل بدهم. پیک آدینه هفته آینده را طراحی کنم به اضافه نمونه سوالات مربوط به درس ریاضی را
. بعضی از پاسخهاشون ناخودآگاه باعث خنده ام می شود، برخی شان غمگینم میکند و احساس میکنم اصلاً سرکلاس نبوده و انگار نه انگار که آن موضوع درس داده شده و سوال و تمرین ازش حل کردیم!
. دلم براشون سوخت، متأسفانه با وجود داشتن هوش زیاد، اما به خاطر بازیگوشی و تفریحات زیاد نمیتوانند ذهنشان را روی درس و مطالبی که آموخته اند متمرکز کنند. مدام به خودم میگویم باید خیلی کمکشان کنی... خیلی. از خدا میخواهم صبر و توانی بدهد که بتوانم به معنی واقعی کلمه کمکشان کنم و برایشان تأثیرگذار باشم.