بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی گفتیم و ترجمه مقالات شروع شد :))
التماس دعا داریم از همگی، از خدا بخواهید بنده بتوانم در کمال آرامش و به شیوهای مسالمتآمیز با زبان انگلیسی مقالات کنار بیایم و بفهمم که چه کردهاند و چه نتیجهای گرفتهاند و چه بر علم افزودهاند تا انشاءالله بر علم و معرفت ما نیز افزوده شود.
البته میدانم که در این چیزها نباید دنبال کسب معرفت بود ولی خُب همین تعمق و اندیشیدن، فتح بابی است تا انشاءالله فکر و ذهنممان در اندیشیدن پیرامون همه مسائل ورزیده شود...
برعکس همه که از استادِ سختگیر بدشان میآید؛ بنده جدیدن خوشحالم که استادان جدی و سختگیری داریم. البته به سهم خودم غُر میزنم و گاهی شکایت میکنم که چرا ما را درک نمیکنند و انقدر کار بهمان میدهند و کلی درشت بار زمین و زمان میکنیم! اما باور کنید اگر ما را به حال خودمان رها کنند معلوم نیست چه تنبلخانهایی خواهیم شد و لحظات زندگیمان را در خواب و فکر و خیال پوچ میگذرانیم و یه مشت مدرکدار نفهم بار میآییم.
به نظرم باید از استادان و معلمان بیمنطق و بیاخلاق گریزان بود و تنفر داشت، اساتیدی که حرفهای خوب زیاد میزنند اما خوب عمل نمیکنند. اساتیدی که علمشان در حد مدرک و محفوظاتشان است.
جدیدن دوست دارم کمتر حرف بزنم، مدام نگران این هستم که نکند من هم شبیه آدمهایی شوم که پُرند از شعار و حرفهای اخلاقی زدن اما پای عمل که میرسد یکی دیگر میشوند و شبیه حباب، توخالی هستند. واقعن ترسناک است که آدم شبیه آنچیزی شود که خودش نهی میکرد و دچار اخلاقیاتی شود که آنها را مذمت میکرد. از خدا بخواهیم اینگونه نشویم.