"سندس" در جست و جوی حقیقت

از شهید سید مرتضی آوینی:
هیچ کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت نیست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
"سندس"دختری در جست و جوی حقیقت،نام کتابی نوشته ی شهیده بنت الهدی صدر است.
سندس(sondos:پارچه ی ابریشمی و زربفت،حریر لطیف و قدیمی -فرهنگ معین-)

۲۳آذر

بسم الله الرحمن الرحیم

آخر این که رسمش نشد، شعله‌ای در دل آدم بیافروزید و کم کم آن شعله بشود آتش ِ عشقی که انگار تا دل صاحب ِ دل را خاکستر نکند دست بردار نیست... +

آقا بیا و قبل از خاکستر شدن دلمان، بپذیرمان، بیا و تا جوانیم کربلایی‌مان کن، بگذار پاهایمان در جوانی قدم زدن در بین الحرمین را تجربه کند، بگذار چشم‌هایمان تا بیش از این آلوده به گناه نشده و کم سو نگشته گنبد و ضریح ِ شما و حضرت سقا و ایوان نجف را قاب بگیرند..

آقا! ناشکری نمی‌کنم، شکر خدا محبتان هستیم و عزادارتان و انشاالله پیرو راهتان هم باشیم، همیشه هوایمان را داشته‌اید و دارید و ما همیشه و درهرحال شرمنده‌تان هستیم اما انگار همه زندگی‌مان یک طرف است و کربلا همه طرف، دلمان دارد برای کربلایتان آب می‌شود...

می‌دانم مسئولیت زائرت بیشتر از قبل می‌شود، قبول آقا، بیا و مسئولیت‌مان را بیشتر کن.

ما کربلا نرفته‌ها بیچاره هستیم، بیا و کربلایی‌مان کن تا بیچاره تر شویم...


خواب دیدم که در آغوش ضریحت هستم

کاش تعبیر کند یک نفر این رویا را

۹۲/۰۹/۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
سندس در جست وجوی حقیقت

نظرات  (۱)

۰۶ دی ۹۲ ، ۲۲:۵۳ خانم معلم
سلام ...
یادمه مادرم اینا همیشه میگفتند : " از نخورده بگیر بده به خورده " 
همیشه اونی که چیزی رو خورده و مزه ش زیر زبونشه بیشتر حسرت خوردن دوباره ی اونو داره ، حالا دقیقا همین طوره کسی که جایی رو دیده و به دلش نشسته ، اینه که اونایی که میرن کربلا یا مدینه و مکه عاشق تر میشن . من وقتی رفتم مدینه ، دلم همونجا موند . مکه انقدر برام مث مدینه سوز نداشت اما وقتی میری کربلا ، خدایا قسمت همه اونایی که نرفتن بکنه ، کربلا یه چیز دیگه است ... تا نبینی حسش نمیشه بکنی ... وقتی توی مدینه اطراف مسجد الرسول به هوای کوچه ی بنی هاشم دور میزدم همین حال رو داشتم . تو کربلا از تل زینبیه وقتی می ایستی و به گودال قتلگاه نگاه میکنی و فقط تصور میکنی خانم حضرت زینب چه حالی داشتن و چطوری مسافت بین خیمه ها تا تل رو طی میکردند ، وقتی به محل شهادت حضرت علی اکبر میرسی که وسط کوچه پس کوچه های کربلا قاطی خانه های اونجا شده و به اون فاصله تا خیمه ها نگاه میکنی ، همه چی برات بازسازی میشه ، وقتی به نهر علقمه نگاه میکنی و میبینی تا گودال قتلگاه چقدر فاصله داره و چطوری تشنه آقا و یارانشون رو به شهادت رسوندن ، از ته دل زار میزنی ... ایشالا که زود زود خدا قسمتتون کنه که من اعتقاد دارم واقعا کربلا رفتن دعوته ... 
پاسخ:
سلام
هر وقت برا کربلا نرفته ها دعا میکنم که قسمتمون بشه و بریم برا اونایی که کربلا رفتن بیشتر دعا میکنم... با اینکه هنوز نرفتم اما کاملن میتونم حال اونایی که رفتن رو درک کنم که چقدر تشنه زیارت دوباره هستن...
انشاالله ما رو هم دعوت کنن...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی